این روزها که با اجرای قانون هدفمندی یارانهها اذهان عمومی متوجه درآمدهای حاصله از صدور نفت و چگونگی هزینهشدن آن، شده است، مناسب یافتم که در حد بضاعتم در این خصوص، اشاراتی داشته باشم.
از زمان پیدایش نفت در ایران و بهدلیل اهمیت درآمدزایی این ماده سیال و جادویی که بعدها طلای سیاه نام گرفت، همواره بر سر توزیع عادلانه درآمدهای نفتی میان مردم و زمامداران پیش از انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی تنش وجود داشت. همچنان که در سال1357 و در اوج انقلاب اینقبیل مطالبات انباشته شده جامعه در بیشتر شعارها مطرح میشد و آحاد ملت توقع داشتند که درآمدهای حاصله از فروش و صادرات نفت به صورت عادلانه توزیع شود و آثار ناشی از این عدالتمداری در جامعه نمایان شود.
اگرچه حوادث پیدرپی بعد از انقلاب از جمله تحریمها، توطئهها و جنگ هشت ساله تحمیلی، مانع از این بود که مطالبات فوق عملی شوند، اما در تمامی برنامههای دولتهایی که پس از انقلاب و در دهههای اخیر بر سر کار آمدند، مستقیم یا غیرمستقیم وعده تحقق آن شعارها مطرح بود و بحث بهینهسازی مصرف انرژی در خلال برنامههای درازمدت و بهمرور، در بستر اجرا قرار گرفته بود.
اکنون برای نخستین بار است که توزیع بخشی از درآمدهای نفتی در قالب پرداخت یارانههای نقدی، تحقق مییابد. در این مدت کوتاه که قانون هدفمندی یارانهها به اجرا درآمده، واکنشهای موافق و مخالف را نیز در پی داشته است، اما به موجب آنچه که عیان است، بسیاری از مردم توانستهاند نخستین بخش از یارانههای نقدی را که پیشتر وعده شده بود، دریافت کنند.
از سوی دیگر در حالی که مسئولان و دستاندرکاران اجرای قانون هدفمندی یارانهها با آمار و ارقام درآمدهای حاصله از حذف یارانهها را اعلام کردهاند، چشمانداز روشنتری برای تأمین خواستههای مردم مبنیبر توزیع عادلانه درآمدهای نفتی به صورت رفاه اجتماعی گشوده شده است. این توفیق برای دولت حاضر، البته مسئولیتهای بسیار سنگینی را در جهت انجام مطالبات مردمی به همراه دارد.
شاید در دوران گذار از ماههای اولیه اجرای قانون تا جریان یافتن درآمدهای ناشی از صرفهجویی از محل حذف یارانهها، برخی مسائل اقتصادی نمایان شود. مردم مشکلات دوران گذار را درک میکنند اما توقع دارند در درازمدت، ثمرات این قانون را شاهد باشند و آن را با تمام وجودشان درک و لمس کنند.
آنچه در وهله نخست جامعه ما توقع برآوردنش را دارد، حل مشکلات اقتصادی موجود و ایجاد توازن در قیمتها برمبنای بضاعت مالی مردم، پایاندادن به آشفتگیها و کمبودها در بیمههای خدماتدرمانی، فعالکردن بخشهای مولد صنعتی و کشاورزی و حل مسئله اشتغال است.
بخش اعظم جمعیت جوان ایران در زمره دانشآموختگانی هستند که توقع دارند، مسئله بیکاری برای این قشر عظیم حل شود و تبعات آن برطرف شود تا جوانان ضمن برخورداری از درآمد کافی و مسکن، بیدغدغه بتوانند تشکیل خانواده بدهند. قطعا تحقق این قبیل مطالبات را نمیتوان در کوتاهمدت انتظار داشت. اما جهتگیری و اعلام شفاف برنامههای در دست اجرا برمبنای اهداف تعیینشده، میتواند به مردم بینش لازم را بدهد و همراهی و همگامی بیشتر جامعه با مسئولان را در جهت تحقق تدریجی اهداف پیشگفته فراهم کند.
شایان یادآوری است که بها دادن به نقدهای رهگشا در خصوص اجرای قانون هدفمندی یارانهها، یاریدهنده اجرای بهتر و ثمربخشتر این قانون خواهد بود.